وقتی از اتوبان های مهم شهرم رد میشم، میفهمم که باید کور بود تا معنیِ دیدن رو فهمید.
ادیپ میشم و به این فکر می کنم که توو سه قسمت تموم نمیشه داستان تولدم و پی بردن به راز طاعون و بینایی و نابیناییم، بیخیال میشم و گاز میدم.
حقیقت اینه که میگن تو تووشی و نمیتونی درست ببینی و تصمیم بگیری، میگم اوکی و میام از بیرون نگاه می کنم.
کمال مطلق از بیرون اگه اون شکلی نیس پس چیه؟!من دارم از بیرون میبینم، در عین حال من درونشم و حس میکنمش، یه کم مریض شدم به نظرتون؟
ببین شاید باورتون نشه ولی من یه کاری می کنم که معشوقم فقط دنیا رو ببینه و من فقط اونو، شما نمیفهمین، شما نمیفهمین آسفالتا برق میزنن، بقیه مردم هیچی نمیبینن، وقتی با آرشه زخمه میزنه، وقتی از نفسش میدمه به هارمونیکا، وای وای، انگار فقط اونه که داره صدا ها رو میشنوه، دیگه باید قانون نت نویسی تغییر کنه، دو ر می…
از تصویر حیاطشون از تکون خوردن برگ درختا، آوا میسازه، میگه نچ.
امیر؟ این درست نیست که تو هرروز یه کاری رو انجام بدی و بعد یهو دیگه انجام ندی!
ماری تو فقط نفس بکش، فرقی نمیکنه توو اون اسپری آسم یا مارلبرو چاقالی.
امیر بوی سیگار میدی، اذیتم.
من یه باکس سیگار خریدم گذاشتم شرکت اگه تو بیای که اصلا هیچکودمشو نمیکشم.
این از اون نوت هاس که پارت زیادییش پاک شده ها، با اسمایلیِ خنده خنده به فاک رفتن.
اومدم بگم فقط معشوق من میبینه کجا ترافیکِ کجا خلوت کجا ترسناک، فقط با اونِ که میتونم بگم میشه از اول این پله دوسدخترم باشی تا آخرش؟بگه اوکی و ببوسمش، بعد تا اهمین الان بره توو مخم واسه نصب نکردن گوگل مپ!!
آخه دیوص 128 گیگ فضا هست توو اون گوشیِ زر گلدت، ریلی؟زر گلد؟!اوکی!
میمیری یه اپ نصب کنی؟بعد میگه من که کاری نکردم برم توو مخت! اصن نکن، والا!
اگه شما معشوق کسی هستید، یه اپ هست که قطعا هر آدمی بهش نیاز داره، اونم گوگل مپِ، یه جایی واسه خودتون انتخاب کنید، پین کنید توو اون، به خدا خیلی حس خوبی داره، دلبر من نمیکنه، عنه شما نباشید.
خب زوری که نیس،اگه دلبرتون داره وایب غیر مرتبط میده، ابراز بی اندازه ممکنِ اونم اذیت کنه،سکوت کنید،نه شما مسعول اونید نه اون مسعول ری اکشن به جان فشانی شما،حالا هرچی،زنگم زدین نزنین والا.